- چهارشنبه ۱۶ خرداد ۹۷
- ۱۲:۲۳
خب خب ماه رمضون هم داره تموم میشه و الوداع (حالا نیست خیلی روزه میگیرم!) حقیقتا خدا به همراهش باشه :)
ماه رمضون سختیه. این سه روز که من روزه بودم خیلی سخت گذشت. نمیشه با زبون روزه درس خوند و این بدترین قسمت ماجراس. حالا گشنگی و تشنگی و خستگیش بماند...
از پایان نامه بگم که خدا رو شکر مشکلم حل شد و اگه خدا بخواد شهریور دفاع می کنم.
برای اولین بار در تمام عمرم یه درسی رو افتادم و به کسی جز " ح" نگفتم که درس ارزشیابی آموزشی رو افتادم. همشم تقصیر خودم بود. چون هیچی تو ذهنم نمونده بود. " ح" گفت نرو سر جلسه و استاد حذفت میکنه و راست هم میگفت چون سال پایینی من همین درس رو نرفته بود و حذفش کرده بودن. آقا من تریپ درسخون برداشتم و رفتم سر جلسه. دریغ از یه کلمه که به ذهنم بیاد با وجود اینکه همش رو خونده بودم. حالا قسمت بد اتفاق اینه که رفتم پیش استاد و گفتم لطفا من رو مردود کن چون به خاطر معدلم نمیخوام با نمره پایین قبول شم.
الان مث خر تو گِل موندم چون دو هفته بعد امتحان دارم و هنوز هیچی نخوندم. هفته بعد مصاحبه س و من هنوز انچنان آماده نیستم.
وقتی به درسام فکر میکنم لرز به تموم جونم میفته. سمینارمم با همون استاد ارزشیابی هستیم و من هنوز پروژه م رو تحویل ندادم. :'(
خدایا خودت بهم کمک کن. کمک کن تا اخر خرداد سمینار لعنتی رو تموم کنم.
خدایا به بزرگی خودت ببخش که از فردا روزه نمیگیرم.
دلم میخواد بشینم گلشیفته رو ببینم ولی در راستای اهداف متعالی درسیم موکولش کردم به بعد مصاحبه ها. تا قسمت 5 رو یه روزه دیدم و در یک حرکت انتحاری مابقیش رو حذف کردم :دی
آخ دلم مربای توت فرنگی میخواد... مادرم نکن با من اینکار رو... الان چه وقت مربا درست کردنه آخه اونم توت فرنگی... گرسنه تر شدم آخه.
کاش زودتر ماه رمضون تموم شه برم باشگاه و برم کلاس نقاشی و دوباره برم استخر. میخوام کلاس رقص (آذری) هم برم :)))))))