- چهارشنبه ۲۸ شهریور ۹۷
- ۰۰:۲۳
دوباره دارم به صورت کاملا جدی به مهاجرت فکر میکنم. اگه خر مغزم رو گاز نگرفته بود الان از مملکت اجنبی پست میذاشتم هاااااااا
دوباره دارم به فرار از این مملکت فکر میکنم. جایی که دیگه رسیدن به آرزوها و هدف ها در هاله ای از ابهامه.
تا امروز برام سخت بود دل کندن از این خاک ولی خب همین امروز با خودم عهد کردم که دل بکنم از همه چی. با خودم عهد کردم برم و پشت سرمم نگاه نکنم. اینجا جایی برای هدف های من نیست. این رو وقتی فهمیدم که تو مصاحبه دانشگاه تهران دکتر سجادیه خودشون حرف خودشون رو نقض میکردن و مصمم بودن که نقض ایشون درسته و بدتر اینکه مصمم بودن که کار من راه به جایی نمیبره و موفق نخواهد شد و جواب نخواهد داد. من اما ایمان دارم که موفق میشم ولی نمیخوام اینجا تلاش کنم، چون میدونم تلاشم بیهوده س و یکی از دلایلی که از ته دلم خوشحال بودم که دکتری قبول نشدم همین بود.
یک سال تمام یه وکیل تلاش کرد و درست وقتی همه چی داشت درست میشد من زدم زیر همه چیز و گفتم باید بمونم چون همه چیزم اینجاست. همه خاطراتم اینجاست. گفتم تلاش میکنم که دنیای بهتری برا خودم بسازم. استاد راهنمام گفت داری اشتباه میکنی اینجا جای تو نیست ولی من محکم ایستادم و گفتم میخوام به این مردم خدمت کنم و تلاش کنم خیلی چیزا رو تغییر بدم. اما امروز دقیقا به این نتیجه رسیدم اینجا جای من نیست. به صورت جدی دارم درباره کشورها تحقیق میکنم. بیشتر تمرکزم رو انجمن تعلیم و تربیت انگلستان و استرالیا و کاناداست. کانادا یه غول در مقوله عدالت تربیتیه. هدف من کار رو مقوله سواد اخلاقی هست.
میخوام برم که به هدف هام برسم.
به امید اون روز